مقاله بررسی ايمونولوژي و ورزش

دسته بندي : علوم انسانی » تربیت بدنی
مقاله بررسي ايمونولوژي و ورزش در 128 صفحه ورد قابل ويرايش


تاثير زمان تمرين ( صبح و عصر ) بر تغييرات برخي ايمونوگلوبولينهاي سرم و پاسخ هورمونهاي کورتيزول و تستوسترون دانشجويان مرد ورزشکار

فهرست مطالب
فصل اول- طرح پژوهش ?
?-?? مقدمه ?
?-?? بيان مساله ??
?-?? ضرورت پژوهش ??
?-?? هدفهاي پژوهش ??
?-?-?? هدف کلي ??
?-?-?? هدفهاي ويژه ??
?-? . فرضيه هاي پژوهش ??
?-? . محدوديتهاي پژوهش ??
?-?-?? محدوديتهاي محقق خواسته ??
?-?-?? محدوديتهاي خارج از کنترل محقق ??
?-?? تعريف واژه هاي عملياتي ??
فصل دوم- مباني نظري و پيشينه پژوهش ??
?-?? مقدمه ??
?-?? مباني نظري ??
?-?-?? تعريف دستگاه ايمني ??
?-?-?? نماي کلي دستگاه ايمني ??
?-?-?? وظايف دستگاه ايمني ??
?-?-?? ايمونوگلوبولين و آنتي بادي ??
?-?-?? تغذيه و دستگاه ايمني ??
?-?-?? تغذيه و پاسخ هورمونهاي تستوسترون و کورتيزول ??
?-?-?? ايمني ذاتي و اکتسابي ??
?-?-?? انواع ايمني اکتسابي ??
?-?-?? عفونتهاي مجاري تنفسي فوقاني ??
?-?-??? سازوکارهاي احتمالي در ايجاد عفونتهاي مجاري تنفسي
فوقاني ورزشکاران ??
?-?-??? ريتم شبانه روزي ??
?-?-??? سازوکار تنظيم و ترشح هورمون تستوسترون ??
?-?-??? آثار فيزيولوژيکي ترشح تستوسترون ??
?-?-??? سازوکار تنظيم و ترشح هورمون کورتيزول ??
?-?-??? آثار فيزيولوژيکي ترشح کورتيزول ??
?-?? پيشينه پژوهش ??
?-?-?? پيشينه پژوهش درباره ايمونوگلوبولينها ??
?-?-?? پاسخ دستگاه ايمني به تمرينهاي کوتاه مدت و شديد ??
?-?-?? پيشينه پژوهش درباره تستوسترون و کورتيزول ??
?-?-?? پاسخ تستوسترون و کورتيزول به تمرينهاي مقاومتي و
کوتاه مدت شديد ??
?-?? نتيجه گيري ??
فصل سوم- روش شناسي پژوهش ??
?-?? مقدمه ??
?-? . روش پژوهش ??
?-?? جامعه و نمونه آماري ??
?-?-?? متغير مستقل ??
?-?-?? متغيرهاي وابسته ??
?-?? روشهاي جمع آوري اطلاعات ??
?-?-?? وسايل مورد استفاده براي سنجش متغيرها ??
?-?-?? روش سنجش حداکثر اکسيژن مصرفي ??
?-?-?? روش اجراي پروتکل پژوهش ??
?-?? روش سنجش متغيرهاي وابسته ??
?-?? روش آماري ??
فصل چهارم- تجزيه و تحليل يافته ها ??
?-?? مقدمه ??
?-?? تجزيه و تحليل توصيفي يافته ها ??
?-?? آزمون فرضيه هاي پژوهش ??
?-?-?? آزمون فرضيه اول ??
?-?-?? آزمون فرضيه دوم ??
?-?-?? آزمون فرضيه سوم ??
?-?-?? آزمون فرضيه چهارم ??
?-?-?? آزمون فرضيه پنجم ??
فصل پنجم- بحث و بررسي و نتيجه گيري ??
?-?? مقدمه ??
?-?? خلاصه ??
?-?? بحث و نتيجه گيري ??
?-?-?? بحث و بررسي ايمونوگلوبولينها ??
?-?-?? بحث و بررسي تستوسترون و کورتيزول ??
?-?? نتيجه گيري ???
?-?? پيشنهادها ???
منابع ???
پيوستها ???
پرسشنامه همسان کردن گروه ها و مشخصات فردي ???
اطلاعيه تحقيق ورزشي ???
خصوصيات توصيفي گروه آزمودنيهاي صبح ???
خصوصيات توصيفي گروه آزمودنيهاي عصر ???
روش اندازه گيري متغيرهاي وابسته ???
چکيده انگليسي
صفحه عنوان انگليسي





1. محمد جواد پور وقار، دانشگاه کاشان
2. دکتر عباسعلي گائيني ، دانشيار دانشگاه تهران
3. دکتر زريچهر وکيلي ، استاديار دانشگاه علوم پزشکي کاشان
4. دکتر علي اصغر رواسي ، استاديار دانشگاه تهران
5. دکتر محمد رضا کردي ، استاديار دانشگاه تهران
6. داريوش شيخ الاسلام وطني ، دانشجوي دوره دکتري فيزيولوژي ورزشي و عضو هيات علمي دانشگاه کردستان



چکيده :

هدف اين مقاله بررسي تاثير يک برنامه دوي تداومي فزاينده و نيز زمان تمرين صبح هنگام و عصر هنگام بر تغييرات ايمونوگلوبولينهاي سرم شامل IgM,IgG و IgA و پاسخ هورمونهاي تستوسترون و کورتيزول بوده است. بدين منظور 28 دانشجوي پسر به صورت هدفمند انتخاب و به شکل تصادفي در دو گـــــــروه قرار گرفتند: گــــــروه تمريني صبح ) 14 = n ، وزن = 8/9 ± 2/68 کيلوگـــرم ، سن = 16/1± 5/19 سال و زمان تمرين = 30 : 7 دقيقه ) و گروه تمريني عصر ( 14 = n ، وزن = 4/8 ± 8/63 کيلوگرم ، سن = 24/1±. 8/19 سال و زمان تمرين ± 30 : 16 دقيقه ) . آزمودنيها به مدت 2 ماه ( 16 جلسه ) تحت يک برنامه دوي تداومي فزاينده با شدت ضربان قلب معين قرار گرفتند . براي اندازه گيري ايمونوگلوبولينهاي سرم و هورمونهاي کورتيزول و تستوسترون ، نمونه خوني آزمودنيها 24 ساعت قبل از اولين جلسه تمريني و 24 ساعت پس از آخرين جلسه تمرين در وضعيت استراحتي جمع آوري شد. بلافاصله پس از هر مرحله خونگيري ( در پيش آزمون و پس آزمون ) ، آزمون 12 دقيقه دويدن – راه رفتن براي تعيين حداکثر اکسيژن مصرفي ، استفاده شد. نتايج تحقيق با استفاده از آناليز واريانس نشان داد : مقادير IgG, IgM , IgA ، سرم دو گروه در پيش آزمون و پس آزمون تفاوت معني داري نداشته است. همچنين تفاوتي بين ميزان ترشح هورمون تستوسترون در پيش آزمون و پس آزمون دو گروه مشاهده نشد ، در حالي که غلظت هورمون کورتيزول دو گروه در پيش آزمون ( 006/0=P ) و پس آزمون ( 0001/0= P ) تفاوت معني داري داشتند . همچنين ، بين پيش آزمون گروه تمريني صبح و پس آزمون گروه تمريني عصر نيز تفاوت معني داري وجود داشت ( 0001/0 =P ) . نتايج اين تحقيق تاثير پذيري هورمون کورتيزول را از زمان تمرين نشان مي دهد که ناشي از چرخه شبانه روزي آن است.




مقدمه :

توجه به عامل مهم دروني موسوم به ساعت زيستي[1] و تاثير آن بر وضعيت فيزيولوژيک و در نتيجه بر عملکرد بدني به ويژه در اوقات مختلف شبانه روز ضروري است. يافته هاي اخير علم زيست شناسي زماني[2] ( شناخت تأثيرات زمان بر متغيرهاي فيزيولوژيک ) نشان مي دهد بدن انسان در طول شبانه روز متحمل تغييرات زيادي مي شود و در هر ساعت توانايي خاصي دارد ( 14 ). ريلي[3] و همکارانش ( 2000 ) نشان دادند که زمان عکس العمل ساده ، قدرت عضلاني ، توان بي هوازي و ميزان انعطاف پذيري ، عصر هنگام ( در مقايسه با صبح هنگام ) برتري معني داري دارد ، که احتمالا ناشي از بيشتر بودن دماي بدن و ترشحات هورموني در بعد از ظهر است. تحقيق حاضر با هدف مطالعه تغييرات ايمونوگلوبولينها و نيز پاسخ هورمونهاي تستوسترون و کورتيزول در ساعـــات مختلف روز و تحت يک فعاليت ورزشي تداومي ( هوازي ) انجام گرفت . ايمونوگلوبولينها از اجزاي دستگاه ايمني هستند که از لنفوسيتهاي B توليد شده و در سرم خون و مايعات بافتي پستانداران يافت مي شوند ( 1 ). استرس از عوامل محرک دستگاه ايمني است و فعاليت بدني مي تواند به عنوان يک عامل فشار آفرين به تغييراتي در اين دستگاه منجر شود. از سوي ديگر ، ترشح هورمون کورتيزول نيز در شرايط استراس زا ( تأثيرات محيطي ، فشار هيجاني ، فعاليت ورزشي ، آسيب ، عفونت و ... ) افزايش مي يابد ، لذا هورمون سازگاري يا فشاري مي گويند ( 2 ) . ميزان ترشح عامل آزاد کننده کورتيکو تروپين ( CRH ) و کورتيزول در اوايل صبح زياد و در اواخر عصر يا غروب کم مي شود. اين امر ناشي از تغييرات دوره اي 24 ساعته در پيامهاي صادره از هيپوتالاموس است که موجب تغيير ترشح کورتيزول مي شود ( 4 ). در طرف مقابل ، هورمون تستوسترون به عنوان خنثي کننده اثر متقابل کورتيزول هنگام فعاليت بدني شناخته شده است. تستوسترون در ابتداي تمرينهاي ورزشي طولاني مدت افزايش و با ادامه يافتن فعاليت کاهش مي يابد. اين تطابق ايندوکريني باعث تنظيم فعاليت عضله و تحريک گليکوژنوليز و تسهيل فرآيند گلوکونئوژنز مي شود( 6 ). در بسياري از مطالعات انجام گرفته تأثير فعاليتهاي بدني گوناگون بر ترشح هورمونها و ايمونوگلوبولينها بررسي شده است ( 7 ، 12 ، 3 ، 4 ، 18 ). گلنترو[4] ( 2002 ) ، در مطالعه اي نشان داد فعاليت ورزشي شديد ميزان ايمونوگلوبولينها را کاهش داده و بدن را در معرض آسيب به ويژه آسيب مجاري تنفسي فوقاني قرار مي دهد در حالي که فعاليت بدني با شدت متوسط باعث افزايش ميزان IgA شده و خطر ابتلا به عفونت را کاهش مي دهد ( 9 ). در پژوهش ديگري که توسط نايمن[5] و همکارانش ( 2005 ) انجام شد ، تأثير 30 دقيقه پياده روي بر غلظت کورتيزول و IgA بزاقي مطالعه شد ( 11 ). نتيجه تحقيق نشان داد عليرغم افزايش 11 درصدي اکسيژن مصرفي ، تغيير معني داري در مقادير IgA و کورتيزول مشاهده نشده است. در ارتباط با تأثير زمان فعاليت ورزشي در طول شبانه روز بر متغيرهاي فيزيولوژيکي مانند ترشح هورمونها و مقدار ايمونوگلوبولينها ، تحقيقات کم و عمدتا پراکنده اي انجام شده است ، که بعضا نتايج آنها ضد و نقيض است. بـــــــراي مثال ، دشنز[6] ( 1998 ) تأثير فعاليت بدني و ريتم شبانه روزي را بر پاسخ هاي فيزيولوژيکي در 10 مرد سالم مورد مطالعه قـــرار داد ( 6 ). هر چند نتايج تحقيق وي نمايانگر تأثيرات فعاليت ورزشي بر تحريک هورمونهاي استروئيدي بود ، ولي با تغيير ساعت تمرين ، تغييرات معني داري در مقادير هورمونهاي تستوسترون و کورتيزول مشاهده نکرد ( هر چند که مقادير هورمونهاي تستوسترون و کورتيزول در ساعت 8 صبح نسبت به ساعت 20 در بالاترين سطح ممکن قرار داشتند ).

اين در حالي است که برد[7] ( 2004) ، تأثير فعاليت ورزشي تمرينهاي با وزنه با 75 درصد يک تکرار پيشينه را در دو زمان متفاوت ( 6 صبح و 8 شب ) مطالعه و به اين نتيجه رسيد که انجام فعاليت ورزشي در عصر هنگام در مقايسه با صبح هنگام باعث کاهش معني دار غلظت کورتيزول و افزايش نسبت تستوسترون به کورتيزول شده است (15). در پژوهش ديگري ، ديميتريو[8] و همکارانش ( 2002 ) تأثير زمان فعاليت در روز را بر تغييرات کورتيزول و IgA در 14 شناگر مرد بررسي کردند. فعاليت ورزشي آنها شامل 400 × 5 متر شناي کرال سينه با 85 درصد بهترين رکورد هر شناگر بود. آزمودنيها در روز اول آزمايش ، ساعت 6 صبح و در روزهاي بعد ساعت 18 ، همان فعاليت را انجام دادند. نتيجه تحقيق نشان داد که ميزان ترشح کورتيزول در ساعتهاي مختلف روز متفاوت است ولي زمانهاي مختلف تمريني در طول روز بر مقادير IgA تأثيري نداشته است (7). در طرف مقابل ، تزاي[9] ( 2004 ) در مطالعه اي تأثير تمرين بر ميزان ترشح IgA را در ساعتهاي مختلف روز متفاوت دانست ( 18 ). وي تأثير 2 ساعت فعاليت رکاب زني با شدت 60 درصد Vo2 max را که در ساعتهاي 9 صبح و 2 بعد از ظهر انجام شده بود ، مطالعه و به اين نتيجه رسيد که تغييرات شبانه روزي در غلظت IgA وجود دارد ، به طوري که افزايش غلظت IgA ناشي از تمرين ، در صبح هنگام زياد و در عصر هنگام کم شده بود. وي همچنين خاطر نشان کرد تمرين ( در هر ساعتي از وز ) باعث کاهش بزاق و افزايش غلظت IgA بزاقي مي شود. در هر صورت ، سه ساعت استراحت پس از تمرين زمان مناسبي براي تغيير مجدد اين شرايط و برگشت به حالت اوليه است . با وجود اين ، هنوز معلوم نيست زمان روز دقيقا چه تأثيري بر غلظت کورتيزول و تستوسترون خواهد داشت و آيا تغييرات احتمالي آنها بر شاخصهاي ايمني هومورال يعني Ig ها تأثير دارد يا خير .

بنابر اين ، تحقيق حاضر با اين هدف انجام شده تا تأثير 16 جلسه دوي تداومي فزاينده در دو زمان متفاوت ( صبح و عصر ) بر متغيرهايي مانند مقادير سرمي ايمونوگلوبولينهاي IgM IgGوIgA و نيز ترشح هورمونهاي کورتيزول و تستوسترون به صورت يک جا مطالعه کند تا به سهم خود به رفع تناقضات و ابهامات موجود بپردازد.

روش شناسي

در اين تحقيق که از نوع نيمه تجربي است ، تأثير 16 جلسه دوي تداومي فزاينده صبح هنگام و عصر هنگام ، بر ميزان پاسخ هورمونهاي تستوسترون و کورتيزول ، Vo2 max ، و نيز مقادير ايمونوگلوبولينهاي سرميIgA,IgM و IgG مطالعه شده است. جامعه آماري اين تحقيق را دانشجويان پسر دانشگاه کاشان تشکيل مي دهند که از اين بين 28 نفر به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه تمريني صبح ( 14 = n ، سن = 1/16 ± 5/19 سال ، وزن = 8/9 ± 2/68 کيلوگرم و زمان تمرين = 30 : 7 دقيقه ) و عصر ( 14 = n سن =24/1±8/19 سال ، وزن = 4/8 ± 8/63 کيلوگرم و زمان تمرين = 30 : 16 دقيقه ) به صورت تصادفي قرا گرفتند.


1-1. مقدمه

توجه به ايمونولوژي و ورزش در اثر علاقه و نياز جامعه به ارتقاء سلامتي به وجود آمده است . در حال حاضر پذيرفته شده است که عدم فعاليت بدني عامل خطر زاي مهمي براي ابتلاء به بيماريها است. ظاهرا تمرينهاي ورزشي متوسط و منظم ، يک راهکار اساسي براي جلوگيري از برخي بيماريها است. سيستم ايمني به طور نزديکي در بعضي از بيماريها درگير مي شود، لذا علاقه به مطالعه پاسخهاي ايمني به ورزش به منظور شناخت آثار ورزش به پيشرفت بيماريها به وجود آمده است. سيستمهاي عصبي و هورموني در برخي مولکولهاي پيام رسان مثل سايتوکاينها[1] شريک هستند ( 2 ) . محيط اطراف ما ، انواع متنوعي از ميکروب هاي عفونت زا ، ويروس ها ، باکتري ها ، قارچ ها ، پروتوزوآها و انگل هاي پر سلولي را در بر دارد. اين ميکروب ها مي توانند ايجاد بيماري کنند. و اگر به صورت غير کنترل شده تکثير يابند، گاه قادر خواهند بود ميزبان خود را از بين ببرند . اکثر عفونت ها در افراد طبيعي دوره کوتاهي دارند و آسيب دائمي مختصري باقي مي گذارند . اين وضعيت مرهون سيستم ايمني است که با عوامل عفوني مبارزه مي کند ( 2 ) . به علت اينکه ميکروارگانيسم از راه هاي مختلف وارد بدن مي شوند، انواع بسيار متنوعي از پاسخ هاي ايمني به منظور مبارزه با هر نوع عفونت ضرورت دارد. در گام نخست ، سيستم هاي دفاعي خارجي بدن به عنوان سد موثري براي اکثر ميکروارگانيسم ها محسوب مي شوند. تنها تعداد اندکي از عوامل عفوني قادر هستند از پوست سالم نفوذ کنند ( 4 ).











استرس به عنوان عامل تحريک کننده عملکرد ايمني شناخته شده است. ممکن است ورزش مدل مناسبي براي مطالعه نحوه تطابق با استرس باشد ، زيرا ورزش به آساني اندازه گيري شده و به ميزان زيادي قابل تکرار است ، به علاوه حالتهاي تکراري ( مثل تمرين ورزشي ) موجب تطابق هاي هورموني و فيزيولوژيکي مي شوند ( 2 ) .

عقيده بر اين است که سيستم ايمني[2]به عنوان ابزاري جهت باز شناسي سلولهاي خودي از مواد بيگانه و حفظ هموستازي[3] بدن تکامل پيدا کرده است . توانايي هاي بدن براي بازشناسي عوامل بي شمار مهاجم و مبارزه با آنها فوق العاده پيچيده است. در واقع تمام پاسخهاي دفاعي بدن بر عليه مولکولهاي بيگانه و نو ظهور ، در سيستم ايمني به وقوع مي پيوندد (2).

اسميت[4] و همکارانش (3 )، گزارش کرده اند غلظت ايمونوگلوبولينهاي موجود در خون ورزشکاران پس از فعاليت ورزشي ، در حد مقادير استراحتي ثابت مي ماند و يا فقط اندکي افزايش مي يابند. پس از دويدن مسافت 18 مايل (8/28کيلومتر ) و 13 مايل ( 21 کيلومتر ) ، در مقايسه با مقادير استراحتي تغييري در ايمونوگلوبولينهاي دوندگان مرد استقامتي بلافاصله يا حتي پس از گذشت 24 ساعت از فعاليت ورزشي ديده نشده است. همين نتايج در دوچرخه سواران پس از يک جلسه فعاليت ورزشي دو ساعته گزارش شده است. از طرف ديگر تغييرات حاصل شده ناشي از فعاليت هاي شديد بدني ممکن است تا 24 ساعت ادامه داشته باشد و حتي فعاليت ملايم نيز ممکن است باعث تحريک معني داري در تغيير سيستم ايمني براي چندين ساعت شود. ورزشکاران را نمي توان به آساني وادار کرد تا از برنامه تمريني روزانه خود حتي براي يک روز دست بردارند به همين دليل حالت استراحت واقعي نيز بدست نمي آيد و از مدلهاي حيواني استفاده مي کنند ( 87 ) .

اغلب ، اجزاء سيستم ايمني نشان دهنده تغييرات ريتميک هستند . گلسون[5] و همکارانش (5)، تغييرات غلظت روزمره در IgA بزاقي را نشان دادند. آنها غلطت IgA بزاقي را در ساعت هشت صبح در بالاترين ميزان و بعد از آن در صبح هنگام کاهش يافته و در ساعت 12 ظهر ثابت بدست آوردند. اين يافته توسط مطالعات ديمتر[6] و همکارانش (28) تائيد شد و مشخص شد که تفاوت معني داري در غلظت IgA بزاقي ، ميزان IgA ترشحي و ميزان جريان بزاق در ساعت شش صبح در مقايسه با ساعت 18 وجود دارد.

ايمني مخاطي اولين خط دفاعي بدن بر عليه آسيب دستگاه تنفسي فوقاني[7] (URTI) مي باشد. تغييرات در غلظت ايمونوگلوبولين بزاقي در پاسخ به دوره هاي تمريني شديد اتفاق مي افتد (34 ) با هدف بررسي تغييرات ايمونوگلوبولين ها در افراد ورزشکار و غير ورزشکار لي نن فرنسيس[8] و همکارانش (59) تعداد 14 شناگر زبده و 21 فرد فعال و 18 فرد غير فعال را در يک دوره 30 روزه کنترل نمودند. شناگران هفته اي 20 ساعت تمرين مي کردند، افراد فعال 3 الي 10 ساعت در هفته به فعاليت هاي مختلف ورزشي مي پرداختند و افراد غير فعال 1 الي 3 ساعت فعاليت متوسطي را انجام مي دادند از افراد شرکت کننده مجموعا 12 بار نمونه بزاق گرفته شد و IgA ،IgA ،IgM بزاقي اندازه گيري شد. شناگران ورزيده در مقايسه با افراد فعال و غير فعال داراي غلظت IgA بزاقي بيشتر و تغيير پذيري بيشتر در غلظت IgA نسبت به دو گروه ديگر بودند. تغيير پذيري در IgA شناگران ، دو برابر گروههاي فعال و غير فعال بود. نتيجه نهايي تحقيق نشان داد شناگران ماهر داراي غلظت هاي بزاقي IgA ،IgM و تغير پذير در غلظت IgA و IgG بيشتري نسبت به افراد فعال و غير فعال هستند. تفاوتها در تغيير پذيري پارامترهاي ايمني مخاطي ممکن است دلالت بر متغيرهايي همچون محيط و تاثيرات آب و هوا ، تغذيه و عادات غذايي ، توالي حرکت ، فشارهاي رواني و بيان ميزان تفاوت در پاسخ سيستم ايمني در افراد و يا ورزشکاران به عنوان سازگاري به تمرين اتفاق افتاده باشد (59).

شواهدي وجود دارد که نشان مي دهد اکثر متغيرهاي فيزيولوژيکي و رواني داراي تغييرات دوره اي ( 24 ساعته ) هستند ، و بسياري از پاسخهاي فيزيولوژيکي فعاليت هاي ورزشي ، متاثر از زمان و ساعت روز مي باشند . به هر حال تاثيرات زمان روز ( سيکل شبانه روزي ) بر روي پاسخهاي هورمونهاي درون ريز سيستم ايمني نسبت به تمرين به روشني مشخص نشده است. مطالعات بر روي کورتيزول بزاق ( هورمون نقص سيستم ايمني ) و IgA ( اولين خط دفاعي بدن بر عليه آسيب مجاري تنفسي فوقاني ) در پاسخ به فعاليت ورزشي داراي ابهامات فراواني است. اکثر ابهامات ناشي از زمان نمونه برداري و شدت فعاليت ورزشي است . تاثير ريتم شبانه روزي بر روي نقص سيستم ايمني ممکن است با دخالت عوامل مختلفي باشد . براي مثال فعاليت ورزشي در صبح هنگام ، استعداد و نقص سيستم ايمني را در مقايسه با تمرين بعد از ظهر افزايش مي دهد. شواهد موجود نشان مي دهد ترشح کورتيزول در ابتداي صبح به اوج مقدار خود مي رسد و بر عکس مقدار ترشح IgA بزاقي به حداقل خود در صبح هنگام مي رسد (28 ، 76 ) . غدد آدرنال هورمون هاي استروئيدي خود را به ميزان ثابت در طول شبانه روز ترشح نمي کند. يک سيکل شبانه روزي غير طبيعي هورمونهاي آدرنال مي تواند به طور معکوس اعمال بحراني و حياتي همانند توليد انرژي و سيستم ايمني در بدن را مختل نمايد ( 28 ، 76 ) افرادي که حالت رخوت و سستي در بدن خود احساس مي نمايند و در طول شبانه روز خسته به نظر مي رسند داراي ترشح غير طبيعي دوره شبانه روزي هورمون آدرنال هستند ( 76 ) هنگامي که مقادير کورتيزول بالا مي رود سيستم ايمني که شامل پاسخ ايمني غشاء مخاطي سرتاسر بدن مي شود سرکوب مي شود. چون کورتيزول بالا ، غشاء مخاطي بدن ، که شاملIgA ترشحي مي شود را کاهش داده و سرکوب مي نمايد ( 76 ) .IgA ترشحي ، سيستم ايمني را عليه باکتريها ، ويروسها ، سموم و ... را محافظت مي کند. همچنانکه افزايش کورتيزول باعث عفونت مي شود کاهش آن نيز مي تواند سيستم ايمني را به مخاطره اندازد ( 28 ، 76 ، 3 ). هنگام خواب نيز مقدار مشخصي کورتيزول مورد نياز مي باشد افزايش کورتيزول هنگام خواب دوره خواب را مختل مي کند ( 76 ) . در صورت وقوع هر نوع استرسي ، نظم ترشح شبانه روزي کورتيزول مختل شده و غلظت آن در پلاسما به حد بسيار زيادي افزايش مي يابد. مهمترين اثر کورتيزول مقاومت بدن در مواقع استرس و ايجاد شرايط مناسب براي ادامه حيات است که مکانيزم مشخص آن هنوز شناخته نشده است . ( 3 )، تغييرپذيري قابل ملاحظه اي در پاسخ کورتيزول به ورزش وجود دارد که به عوامل بسياري از جمله شدت و مدت ورزش ، سطح آمادگي جسماني فرد ، کيفيت تغذيه اي و حتي ريتم شبانه روزي وابسته است . به رغم چند نتيجه مخالف ، اکثر پژوهشها نشان مي دهد که ترشح کورتيزول با شدت ورزش افزايش مي يابد. در اين ارتباط در سال 1965 پژوهشگراني به رهبري کورنيل[9] ، کاهشي در غلظت کورتيزول پلاسما در جريان ورزشي با شدت متوسط و کوتاه زمان بدست آوردند. همين نکته در سال 1969 توسط ريموند[10] و همکارانش گزارش گرديد . محققان ديگر بنامهاي ديويس[11] و فيو[12] در سال 1973 به روشني نشان دادند که شدت ورزش در تعيين پاسخ کورتيزول حائز اهميت است. آنها افرادي را در فعاليتهاي يک ساعته و با شدت هاي گوناگون از 40 تا 80% Vo2 max مورد مطالعه و بررسي قرار دادند، اين افراد زماني که با شدت 40% Vo2 max به ورزش پرداختند ، کورتيزول پلاسماي آنها حتي بيشتر از يک بار کاهش يافت ، در حالي که با افزايش شدت ورزش تا 80% Vo2 max پاسخ کورتيزول معکوس شد و غلظت آن در پلاسما افزايش يافت. در پژوهشي ديگر زماني که شدت ورزش از 60% Vo2 max فراتر مي رفت ( و از ديد آزمودنيها پنهان نگاه داشته مي شد ) ، غلظت کورتيزول اندازه گيري شد. در اين آزمودنيها با گذشته شدت ورزش از 60% Vo2 max، غلظت کورتيزول پلاسما افزايش يافت ، در حاليکه در شدتهاي زير 60% Vo2 max ، غلظت کورتيزول کاهش يافت (3،2 ).

سطوح بيشنيه کورتيزول پلاسما بدنبال ورزش دراز مدت ، از جمله در دوندگان ماراتن ، مشاهده شده است. حتي در مقادير کاري کمتر ( سبک ) ، اگر دوره ورزش به اندازه کافي طولاني باشد ، کورتيزول پلاسما افزايش مي يابد. اهميت مدت ورزش به عنوان يک عامل تاثير گذار بر پاسخ کورتيزول توسط بونن[13] مطرح گرديد. او خاطر نشان ساخت که دفع ادراري کورتيزول بدنبال ورزش با شدت 76% vo2 max ، در مدت 10 دقيقه ، تغيير نمي کند و هنگامي که مدت ورزش تا 30 دقيقه ادامه يابد ، سطح کورتيزول پلاسما نيز در حدود دو برابر افزايش پيدا مي کند. ساتن[14] و همکارانش هم بالاترين سطح کورتيزول را متعاقب يک دو ماراتن در 11 مورد گزارش کردند ( 3 ) .

افزايش ترشح اپي نفرين و کورتيزول با توجه به ظرفيت تمريني افراد ، تابع شدت تمرين است . ( 3 ، 2 ) . تفاوتهاي فردي در پاسخ گلوکو کورتيکوئيدها[15] به تمرين مخصوصا در افرادي که خوب تمرين مي کنند تاثير بيشتري دارد ، چون کورتيزول فقط در حين تمرينهاي سخت آزاد مي شود. در تمرينهاي ورزشي کورتيزول به ميزان مشخصي از تمرين و اپي نفرين به ميزان پائين تمرين پاسخ مي دهند . سطح اپي نفرين در حين تمرين سريعا بالا مي رود و سريعا به سطح اوليه بر مي گردد( با 30 دقيقه تمرين ) ، در حالي که کورتيزول ، قبل از افزايش ابتدا يک دوره مکث را نشان مي دهد و بعد از اتمام تمرين ، افزايش آن ادامه مي يابد و يا در سطح بالاتر باقي مي ماند. ( 2 ). علاوه بر اين ، هورمون کورتيزول داراي تغييرات روزانه است ( 2 ، 28 ، 76 ، 3 ، 82 ، 6 ، 67 ) . در مطالعات مربوط به ورزش معمولا در مورد اندازه گيري تغييرات روزانه هورمونها ، گروه شاهد غير ورزشکار در نظر گرفته نمي شود. و نسبت ترشح هر يک از اين هورمونها به شدت و مدت تمرين و زمان نمونه گيري خون بستگي دارد ( ، 8 ، 3 ، 82 ، 6 ، 27 ، 7، 44، 55 ، 66 ). هورمونهاي مختلفي همچون کورتيزول نشان دهنده تنظيم و تعديل عدم سازگاري است که منجر به تخريب اجرا و ظهور خستگي مي شود. با اين وجود اطلاعات بدست آمده ضد نقيض است . مشخصا ، ميزان کورتيزول استراحتي بالا، در دوندگاني که بيش تمريني داشته اند بدست آمد که اين دوندگان رکورد خوبي بدست نياوردند. با اين وجود کاهش و يا افزايش در مقادير کورتيزول پلاسما در ورزشکاراني که اجراي ثابتي داشته اند نيز مشاهده شده است ( 29 ). از دلايل تناقض ميان مقادير کورتيزول بزاقي و کورتيزول پلاسمايي و اثرات آن بر اجراي فعاليت هاي بدني اين است که غلظت هاي کورتيزول پلاسمايي و يا بزاقي عامل تعيين کننده اساسي بر روي بافتهاي هدف نمي باشد ، و هر يک از اين دو، اثر تعيين کننده و متفاوتي از يکديگر بر روي بافت هدف ندارد به همين دليل براي اجراي ورزشي اثر مشابهي براي اندازه گيري دارند( 29 ).
دسته بندی: علوم انسانی » تربیت بدنی

تعداد مشاهده: 2561 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 128

حجم فایل:180 کیلوبایت

 قیمت: 34,900 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی: